اختلال شخصیت وسواسی
در گروه سوم دسته بندی اختلالات شخصیت، اختلال شخصیت وسواسی قرار دارد. آنها افرادی هستند که هیچگونه انعطاف پذیریای در برابر محیط از خود نشان نمیدهند. آنها تحمل ابهام و علامت سوال در زندگی و مسائل روزمره و حتی اهداف بلند مدت و کوتاه مدت خود را ندارند. دیدِ این افراد نسبت به مسائل به گونهایست که همه چیز یا باید بهترین باشد و یا وجود نداشته باشد. در اختلالات شخصیت هرچیزی برای آنها در نمودار صفر و صد از کمالگرایی قرار میگیرد. میتوان گفت آنها از نوعی فراموشی رنج میبرند که نیاز دارند همهچیز را در لحظه یادآوری کنند تا همیشه متوجه همهچیز باشند و هیچ چیز از دیدشان پنهان نماند. کمال برای آنها ممکن است برداشتی از محیط باشد یا نتیجۀ تصمیمات درونی خودشان.
به این معنا که آنها ممکن است همه چیز را براساس قوانین و چارچوبهای محیط و اجتماع برنامهریزی، یا بر اساس دادههای خود تقسیم و دستهبندی کنند و اگر چیزی به یکی از دستهبندیها تعلق نداشته باشد آن را حذف میکنند. عدم تحمل ابهام در مسائل همیشه باعث استرس در آنها میشود. میتوان گفت بزرگترین مشکل افراد دارای اختلال شخصیت وسواسی تجربۀ احساس اضطراب همراه با افسردگی و پریشانی است. ندانستن و کامل نبودن، ناتوانی در کنترل محیط، انجام ندادن فعالیتهای روزانه طبق برنامه و اصول باعث میشود شخصیت وسواسی شوکهای عصبی و اضطرابهای شدیدی را تحمل کند که بوجود آمدن حالتهایی مانند دلشوره، بیقراری، ترس، احساس بیهودگی، خشم و حس گناه در او میشود.
علت و ریشه اختلال
اختلال شخصیت وسواسی در تعامل عوامل محیطی و زیستی گوناگونی بوجود میآید. این اختلال دارای فاکتورهای ژنتیک، وراثت و نوع پرورش کودک است که علت بروز این اختلال را بررسی میکند. برای عوامل رشدی و فرزندپروری میتوان به تجارب فرد در کودکی اشاره مستقیمی داشت. اغلب افراد مبتلا به این اختلال کودکی خود را در قوانین و چارچوبهای سفت و سختِ خانه گذراندهاند. آنها معمولا هرگونه قانونشکنی را مساوی با بیارزشی خود میدانند. تنبیهات سخت والدین در انجام دادن کوچکترین اشتباهات و یا سختگیریهای افراطی و دریغ کردن عشق و علاقه خود از کودک در زمان سرپیچی از قوانین باعث به وجود آمدن احساس گناه، ترس، اضطراب و افسردگی و بروز این اختلال در بزرگسالی میشود.
این افراد بسیار قانونمدار و اخلاقگرا بوده و زمان برای آنها مانند اعدادیست که همیشه باید تحت کنترل باشد. روابط خشک و سرد، سرسخت بودن در پذیرفتن عقاید و نظرات دیگران، سختکوشیِ افراطی و محدود کردن تفریحات خود، بازداري از بروز رفتارهای هیجانی، خساست در پول خرج کردن و نیمهکاره رها کردن پروژهها به دلیل کمالگرایی نمونههای بارزِ الگوهای رفتاری شخصیت وسواسی است.
اختلال شخصیت وسواسی در خانواده، شغل و ازدواج
خانواده و ازدواج: رفتار آنها در خانه ممکن است خشک و پرخاشگرانه باشد. ایرادگیری آنها در کوچکترین مسائل باعث کلافگی دیگران میشود و همیشه درحال گوشزد کردن مسائل و یا انتقاد کردن از دیگران هستند. به محیط آنها در خانه نباید تجاوز کرد و در مسائل و امورات آنها نباید دخالت کرد. زندگی با این افراد ممکن است گاهی بسیار سخت و غیرقابل تحمل شود. آنها همانطور که برای خود عادتهای سختگیرانهای دارند ممکن است برای دیگران هم این عادتها را اعمال کنند. باورهای غیر قابل تغییر، ایرادگیریهای بیش از اندازه و تلاش زیاد آنها برای بهترین بودن و همهچیز را در بهترین حالت انجام دادن شما را در زندگی مشترک با آنها با چالشهای بزرگی روبهرو میکند. مشاجره کردن درباره کوچکترین مسائل و خساست در خرج کردن پول برای خود و دیگران نیز میتواند آزار دهنده باشد.
شغل: آنها سخت می کوشند اما ناکارآمد. به دلیل کمالگرایی ممکن است پیشرفتهای خوبی داشته باشند اما نه آنطور که از پیشرفتها لذت ببرند. خود را همیشه وقف کار کردن میکنند و اصطلاحاً با کار خودکشی میکنند. از تفریح و گشتوگذار با همکاران خود امتناع میکنند و به چارچوبهای اخلاقی و قوانین کاری بشدت پایبند هستند.
درمان اختلال شخصیت وسواسی
اولین پله برای درمان اختلال شخصیت وسواسی آگاهی بیمار از پیامدهای منفی الگوهای رفتاری و عادتهای غلط اوست. بیمار باید قبول کند کمالگرایی و دقت وسواسگونهاش به جزئیات و امور زندگی علاوه بر اینکه باعث بالا رفتن سطح کیفیت زندگی و از بین رفتن احساس اضطراب و حس گناه در او نمیشود بلکه زندگیِ او را کاملاً مختل میکند و بیشتر با اضطراب و افسردگی گلاویز میشود. درمان با تعیین اهداف کوتاه مدت در هر جلسه ادامه پیدا میکند و فرد مهارتهایی مانند برنامهریزی درست و مناسب و مقابله با استرس را در زندگی میآموزد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید!